رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌هایی با برچسب اعتقاد

پاک‌کن خاطرات

کاش یه پاک‌کن داشتم، باهاش قسمت‌هایی از زندگیم رو پاک میکردم. خیلی بده که آدم بعضی وقت‌ها فکر میکنه همه چیز همونطور که هست باقی میمونه و کارایی رو انجام میده که بعدا با عوض شدن شرایط باعث پشیمونیش میشه. ما که معلوم نیست حتی یه لحظه دیگه زنده خواهیم بود یا نه، چطور میتونیم به شرایط اعتماد کنیم و قوانین خودمون یا اعتقاداتمون رو زیر پا بذاریم؟ چطور میتونیم به آینده و رفع شدن مشکلات و توجیه شدن رفتار خودمون اعتماد کنیم؟ در حالی که هرگز معلوم نیست حتی آینده‌ای وجود داشته باشه. یه پاک‌کن میخوام. یه پاک‌کن خاطرات. پاک‌کنی که قسمت‌هایی از زندگیم رو پاک کنه. شما جایی از این پاک‌کن‌ها سراغ ندارید؟ خیلی دارم زجر میکشم.

اعتقادات

اعتقاداتم را بر اساس افراد پایه‌گذاری نکردم که شکستن آن‌ها باعث شکستن عقایدم شود. توضیح: این روزا مردم دیگه مثل قبل نیستن. بدجوری اعتقاداتشونو از دست دادن. خیلی از مردم دیگه روزه نمی‌گیرن. اگر از اول اینطوری بودن مسأله‌ای نداشت، عقیده‌ی هر کس محترمه. ولی مشکل این‌جاست که عوض شدن. همه‌اش هم به خاطر اینه که چیزایی که بهش اعتقاد داشتن فقط به خاطر این بود که افرادی که به نظرشون خوب و قابل احترام بودن ظاهرا این اعتقادات رو داشتن. ولی وقتی خلافش ثابت شد و رفتار دیگه‌ای از این افراد دیدن یا شخصیت این افراد به هر دلیلی شکست، مردم هم اعتقاداتشون شکست... ای کاش مردم کمی هم فکر می‌کردن.