رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

صخره‌نورد خسته

حس صخره‌نوردی رو دارم که با گرفتن دیواره و سنگ‌ها خودش رو به بالاهای صخره رسوند ولی دیگه رمقی برای گرفتن دیواره براش نمونده بود. تمام نگاهش به این بود که شاید یک ریسمان اون بالاها پیدا کنه که بتونه بهش چنگ بزنه ولی یهو یه سنگ از بالا زدن تو صورتش و پرتش کردن پایین!
پست‌های اخیر

عروسی خواهر جان

امشب شب عجیبه برام. فردا عروسی خواهر گلمه و فردا شب این موقع می‌رن خونه خودشون. با این که خوشحالم و براشون آرزوی خوشبختی دارم اما اعتراف می‌کنم که اشک ریختم. هیچ فکر نمی‌کردم همچنین شبی اینقدر احساساتی بشم. رفتن تنها خواهر از خونه وقتی تنها برادرش باشی خیلی سخت‌تر از اونیه که فکرش رو می‌کردم. البته منم زیادی اینجا موندم. ۳۶ ساله باشی و هنوز تو خونه پدری باشی، عادی نیست. ولی این چیزی رو در مورد دور شدن از خواهری که بخشی از وجودته عوض نمی‌کنه. چقدر سریع می‌گذره. انگار همین دیروز بود که برای اولین بار تو بیمارستان بغلش کردم. چقدر کوچولو و شکننده بود. اما حالا برای خودش خانمی شده و داره می‌ره سر خونه و زندگی خودش. براشون آرزوی خوشبختی دارم و امیدوارم خدا همیشه هوای همه خانواده رو داشته باشه. هیچ چیز تو این دنیا ارزشمندتر از خانواده نیست.

فانوس

در ظلمت شب‌های بیابان هر بار از دور نور فانوسی را می‌بینم. به امید یافتن همراه به سمت نور می‌روم، اما هیچ هم‌مسیری نمی‌یابم. تنها دمی با فانوس‌به‌دستان هم‌صحبت می‌شوم. آن‌ها که خوبند پس از جدایی تکه‌ای از قلب مرا با خود می‌برند و ظالمان خاری در بدنم فرو می‌کنند. تو چه دانی که اولی دردناک‌تر است؟ در ظلمت بیابان قلبم تکه تکه و تنم پر از خار شده است. کاش فانوسی داشتم.

جریان اطلاعات

ای دنیای مدرن، دنیای جریان پیوسته و بی‌رحمانه اطلاعات! لحظات عمیق را، آرامش ما را گرفتی.  خواندن بی‌دغدغه یک صفحه کتاب، گوش کردن به یک موسیقی ناب، بدون هجوم افکار آشفته و خراب... وای از این همه اطلاعات پر آب و تاب...

روانشناسی در آموزش برنامه‌نویسی

گاهی وقت‌ها یک کتاب آموزش برنامه‌نویسی هم می‌تونه نکات روانشناسی داشته باشه. این جملات از کتاب «Learn Python the Hard Way: A Very Simple Introduction to the Terrifyingly Beautiful World of Computers and Code» برام خیلی جالب بود:   As you study this book and continue with programming, remember that anything worth doing is difficult at first. Maybe you are the kind of person who is afraid of failure, so you give up at the first sign of difficulty. Maybe you never learned self-discipline, so you can’t do anything that’s “boring.” Maybe you were told that you are “gifted,” so you never attempt anything that might make you seem stupid or not a prodigy. Maybe you are competitive and unfairly compare yourself to someone like me who’s been programming for 20+ years.   Learn Python the Hard Way: A Very Simple Introduction to the Terrifyingly Beautiful World of Computers and Code , Zed A. Shaw

سرشت

اندازه، نسبت به چه چیزی؟ نمی‌فهمم. چرا ما باید مبدأ اندازه‌گیری باشیم؟ کوچک، بزرگ... چه تفاوتی دارد؟ ما با الکترون‌ها چه تفاوتی داریم؟ می‌گویند الکترون رفتار دوگانه‌ای دارد: گاه موج، گاه ذره. شاید ماهیت ما هم دوگانه باشد. شاید چیزی که هستیم حاصل اندازه‌گیری درنتیجه شرایط و انتخاب‌هایمان باشد. شاید بر خلاف تصورمان، خود ما اجزای تشکیل دهنده ذرات دنیای بزرگ‌تری باشیم. نمی‌دانم، نمی‌فهمم. اما سرشت من هر چه که باشد یک چیز را می‌دانم: از موسیقی لذت می‌برم، از دیدن طبیعت لذت می‌برم، از تفکر... فکر می‌کنم، پس هستم و تا وقتی که هستم از بودن لذت می‌برم!

نهمین سال، در کنار کرونا

۹ سال از عمر این وبلاگ گذشت و هر سال پست‌ها کمتر شدن. سیر محافظه‌کار شدن رو قشنگ تو خودم می‌بینم. کم شدن پست‌ها فقط به خاطر کمتر نوشتن نیست، اگر گاهی هم چیزی می‌نویسم منتشرش نمی‌کنم. امسال زندگی خیلی متفاوت شده. آدم‌ها بدجور به جون طبیعت افتاده بودن و داشتن نابودش می‌کردن. ویروسی به اسم کرونا اومد تا آدما بشینن تو خونه‌هاشون و به اشتباهاتی که مرتکب شدن فکر کنن. تنبیه خوبی بود! این تو خونه نشستن از خیلی چیزا محروممون کرد. از کوچک‌ترین چیزا مثل در آغوش گرفتن عزیزانمون و دیدن دوستان تا حتی رفتن داخل طبیعت و لذت بردن از زیبایی‌های فصل بهار. ولی فارغ از همه‌ی این اتفاقات، دنیا هنوز قشنگه. هنوز هم پنجره‌ی خونه رو که باز می‌کنی می‌تونی آواز زیبای پرندگان رو بشنوی. وقتی می‌ری بیرون می‌تونی از پشت پنجره‌های ماشین تغییر فصل و شادی طبیعت رو ببینی. هنوز هم صدای خوردن قطرات بارون به شیشه زیبا و آرامش بخشه، انگار که فرشته‌ها با انگشتانشون روی شیشه صربه می‌زنن. باید همه‌ی اینا رو دید و ازشون لذت برد. کی می‌دونه که چقدر دیگه برای لذت بردن از زندگی وقت داریم؟ این زمان رو نباید از دست داد.