یکی دو هفتهی سخت برای خانوادهی ما گذشت. تو این مدت فهمیدم مردم چقدر مهربون و خوبن. درسته که ما تو این شهر به ظاهر غریبیم ولی دوستانی داریم که از فامیل به ما نزدیکترن. دوستانی که دلهایی به بزرگی دریا دارن و محبتی به اندازهی تمام دنیا و به قول سهراب، دوستانی بهتر از آب روان. من خودم هیچوقت نتونستم اینطوری باشم. این جور وقتها آدم بد بودن خودش رو کاملا احساس میکنه. این که افرادی بی دریغ به تو محبت کنن و زندگیشون رو برای راحتی تو دشوار کنن نشون میده که چقدر دلهای بزرگی دارن. باور کن آدمای خوب تو این دنیا خیلی زیادن. اگر گاهی این مسأله رو فراموش میکنیم شاید از تنگ نظری و بد بودن خودمون باشه. از همهی شماها به خاطر محبتهاتون ممنونم. ای کاش من هم بتونم مثل شما باشم...
نظرات
ارسال یک نظر