کاش یه پاککن داشتم، باهاش قسمتهایی از زندگیم رو پاک میکردم.
خیلی بده که آدم بعضی وقتها فکر میکنه همه چیز همونطور که هست باقی میمونه و کارایی رو انجام میده که بعدا با عوض شدن شرایط باعث پشیمونیش میشه.
ما که معلوم نیست حتی یه لحظه دیگه زنده خواهیم بود یا نه، چطور میتونیم به شرایط اعتماد کنیم و قوانین خودمون یا اعتقاداتمون رو زیر پا بذاریم؟
چطور میتونیم به آینده و رفع شدن مشکلات و توجیه شدن رفتار خودمون اعتماد کنیم؟ در حالی که هرگز معلوم نیست حتی آیندهای وجود داشته باشه.
یه پاککن میخوام. یه پاککن خاطرات. پاککنی که قسمتهایی از زندگیم رو پاک کنه.
شما جایی از این پاککنها سراغ ندارید؟
خیلی دارم زجر میکشم.
ما که معلوم نیست حتی یه لحظه دیگه زنده خواهیم بود یا نه، چطور میتونیم به شرایط اعتماد کنیم و قوانین خودمون یا اعتقاداتمون رو زیر پا بذاریم؟
چطور میتونیم به آینده و رفع شدن مشکلات و توجیه شدن رفتار خودمون اعتماد کنیم؟ در حالی که هرگز معلوم نیست حتی آیندهای وجود داشته باشه.
یه پاککن میخوام. یه پاککن خاطرات. پاککنی که قسمتهایی از زندگیم رو پاک کنه.
شما جایی از این پاککنها سراغ ندارید؟
خیلی دارم زجر میکشم.
نه نه! پاک نکن، پاک کن لازم نیست. تا میتونی قلم بزن. تا میتونی بنویس! خلق کن. بهتر بنویس. کامل تر بنویس. جاودانه تر بنویس. مسیر مهمه نه هدف!
پاسخحذفممنون دوست خوبم.
حذف:)
گاهی اشتباهات گذشته خیلی آدم رو اذیت میکنن. واقعا هم نمیشه نادیده گرفتشون.
باید آینده رو با تمام تلاش زیبا ساخت. ولی چطور میشه عذاب حاصل از اشتباهات گذشته رو دور کرد؟