پذیرفتن شکست در مقابل اصرار بر تکرار اشتباهات یک پیروزی است.
امروز چهارمین برگ از این دفتر هم ورق خورد. چهار سال... و هنوز هم این شعر مریم حیدرزاده، با صدای زندهیاد ناصر عبداللهی همدم لحظههای تنهایی من است: پشت این پنجره ها وقتی بارون میباره وقتی آهسته غروب تو خونه پا میذاره وقتی هر لحظه نسیم توی باغچه ها میاد توی خاک گلدونا بذر حسرت میکاره وقتی شبنم میشینه رو غبار جاده ها وقتی هر خاطره ای تورو یادم میاره وقتی توی آینه خودمو گم میکنم میدونم که لحظه هام رنگ آبی نداره تازه احساس میکنم که چشام بارونیه پشت این پنجره ها داره بارون میباره تازه احساس میکنم که چشام بارونیه پشت این پنجره ها داره بارون میباره
سلام.
پاسخحذفاره دقیقا همینطوره.
مرسی که لینک دادی حامد جان.
راستی وبلاگت فیلتر بود ، چیکار کردی مگه خلاف؟!!؟؟!!
قربونت.
پاسخحذفشما هم دستت درد نکنه لینک دادی.
:)
هیچی نیما جان.
دامنهی blogspot با همهی وبلاگای توش کلا فیلتره!
D: