رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

ماه رمضان

روزهایی که دوستشون دارم بالاخره رسیدن. ماهی که به نظرم زیباترین ماه ساله. با وجود این که باید گرسنگی و تشنگی رو طی روزهای طولانی تابستون تحمل کرد، ولی این ماه رو خیلی دوست دارم. اصلا همین تحمل سختی‌هاشه که قشنگه. تحمل سختی‌ها برای نشون دادن عشق به تنها کسی که تو این دنیا ارزش عشق ورزیدن رو داره. اینطوری احساس می‌کنم اون هم بیشتر بهم توجه می‌کنه. و این احساس، فوق‌العاده‌ست. اگر عاشق باشی، چه احساسی قشنگ‌تر از جلب توجه معشوق می‌تونه باشه؟ اونقدر مهربونه که هر قدر هم که بد باشم نمی‌تونم بگم بهم توجه نمی‌کنه. چون در هر شرایطی مهربونی‌هاش رو حس می‌کنم. ولی امیدوارم من هم بتونم طوری رفتار کنم که ناراحتش نکنم. یعنی تمام سعیم رو می‌کنم و امیدوارم که موفق بشم. فرا رسیدن این ماه رو به تمام عاشقان تبریک می‌گم. از همه خواهشی دارم. اگر خواستین تو این ماه کلامش (قرآن) رو بخونین، لطفاً ترجمه‌ش رو هم بخونین و بهش فکر کنین. قول می‌دم حس خوبی بهتون دست بده و عشقش تمام وجودتون رو بگیره.

دسترسی به منابع اینترنتی قابل دسترسی دانشگاه بیرجند از خارج دانشگاه

ترم بهمن سال 90 به پایان رسیده و بیشتر دوستان این روزها راهی خانه‌هایشان می‌شوند. اما مشکلی که دوستان با اون مواجه هستند این است که تابستان نیز برایشان فصل کار است و برای انجام تحقیقاتشان به منابع و مقالاتی که از داخل دانشگاه به آن‌ها دسترسی داشتند نیاز دارند. اما دیگر از اینترنت دانشگاه استفاده نمی‌کنند و دسترسی به این منابع فقط با آی پی دانشگاه ممکن است. راه حل چیست؟ خوشبختانه مسئولین دانشگاه به فکر این مسئله بوده‌اند و راه حلی را برای آن قرار داده‌اند که در ادامه روش استفاده از آن را برایتان توضیح می‌دهم. ابتدا از طریق آدرس http://www.birjand.ac.ir وارد سایت دانشگاه بیرجند شوید. سپس از منوی قسمت بالای سایت، گزینه‌ی «خدمات وب» و «دانلود کانکشن وی پی ان جهت استفاده نشریات الکترونیکی» را مانند شکل زیر انتخاب کنید. با انتخاب این گزینه فایلی شروع به دانلود شدن می‌کند. آن را در مکان مناسبی ذخیره کرده و از حالت فشرده خارج نمایید. در این صورت، مانند شکل زیر دو فایل خواهید داشت که با توجه به 64 بیت یا 32 بیت بودن نسخه‌ی ویندوزتان، فایل مربوطه را اجرا نمایید. با ا...

پدر، این کوه استوار

دیروز یکی از بزرگترین روزهای سال بود. روزی که تمام روزهای دنیا از پس تحمل بزرگی نامش برنمی آیند. به راستی اگر تمام روزهای سال را هم روز پدر بنامند، از توصیف بزرگی او عاجز خواهند بود. پدر، این فرشته ی بزرگ که می تواند با فرزند خردسالش هم بازی شود، فرزند نوجوانش را راهنمایی کند، دست فرزند جوانش را بگیرد و او را بالا بکشد... و تنها حرفی که از خود می گوید سکوت است. محبت بی دریغ برای خانواده و سکوت در مورد خواسته ها و دغدغه های خود. کافی است درون چشمانش را بنگری تا دریابی که پشت این کوه استوار دریایی طوفانی است. اما این کوه استوار هیچ گاه اجازه نمی دهد طوفان دریا به خانواده برسد. تنها خنکای نسیم دریا است که روح فرزندان را می نوازد. در توصیف خوبی های این بزرگواران هر چه بگویم کم گفته ام. حرفم را خلاصه می کنم و فقط میگویم، این عید فرخنده بر تمام پدرهای دنیا مبارک باد. از خداوند می خواهم این فرشته های بزرگوار را برای خانواده هایشان حفظ کند و آن ها که دیگر در بین ما نیستند را بیامرزد. با آرزوی سلامتی همه ی پدرها.

رباعی از ابوسعید ابوالخیر

امروز رباعی از ابوسعید ابوالخیر رو دیدم که به نظرم خیلی زیباست. شاید شما هم خوشتون بیاد: در کعبه اگر دل سوی غیرست تو را                   طاعت همه فسق و کعبه دیر است تو را ور دل به خدا و ساکن میکده ای                    می نوش که عاقبت بخیرست تو را

مادر عزیزم، روزت مبارک

نمی‌دونم در وصف این فرشته‌ی دوست داشتنی چی بگم. با هیچ جمله‌ای و هیچ کاری نمی‌شه حتی سر سوزنی از محبتا و خوبیاش رو جبران کرد. مامان جونم، دوستت دارم. در چنین روزی فقط می‌تونم بگم: مادر عزیزم، روزت مبارک. روز مادر بر تمام این فرشتگان بزرگوار مبارک باشه. امیدوارم خداوند سایه‌ی همه‌ی مادران رو بالا سر فرزندانشون حفظ کنه.

یک سال نوشتن از "من"

امروز تاریخ پست های وبلاگمو می دیدم که متوجه شدم هفته ی پیش تولد یک سالگی وبلاگم بوده. یک سال و یک هفته از نوشتن اولین پستم گذشت. این یک سال برای من خیلی پر فراز و نشیب بود. شاید پر فراز و نشیب ترین سال زندگیم. تو این مدت خیلی چیزها رو فهمیدم و خیلی تغییر کردم. نمی دونم این تغییرات در جهت مثبت بوده یا منفی. شاید چون دیگه نمی دونم چی خوبه، چی بد! پارسال آدمی بودم سرشار از احساسات. فکر می کردم واسه یه مرد با توجه به این که تمایل طبیعی به خشن بودن و بی احساس بودن داره، لازمه که روی روحیه ی خودش کار کنه و به قول روانشناسا بین شخصیت زنانه و مردانه ای که تو وجودش هست تعادل برقرار کنه و نذاره احساسات درونش از بین بره. ولی دیدم زنده نگه داشتن احساس درونت تو دنیای امروزی که همه گرگ شدن، فقط باعث آسیب دیدنت می شه. هر کی بهت برسه راحت لهت می کنه و تو خیلی صدمه می بینی. تو این یک سال فهمیدم ذره ای وفاداری تو مردم نمونده. هر کسی فقط به فکر منافعشه و برای هیچ چیز دیگه ای ارزش قائل نیست. بیشتر آدما فقط به فکر شادی های لحظه ای هستن. هر چند فهمیدم که هیچ کدوم از این آدما حتی معنی شادی...

خسارت!

اگر پست قبلیم با عنوان دیروز زنجان، امروز بیرجند رو خونده باشین، اطلاع دارین که تو مسافرتی که از طریق هواپیمایی ماهان داشتم، چمدونم رو تو بخش بار شکسته بودند و برای دادن خسارت کلی اذیتم کردن. این قضیه مربوط به تاریخ ۱۳۹۰/۷/۹ می‌شد و من از اون تاریخ پیگیر گرفتن خسارت بودم! داستانش خیلی طولانیه که فکر نمی‌کنم حوصله‌ی خوندنشو داشته باشین ولی بدونین که واسه پیگیری این قضیه چند بار به حراست فرودگاه مراجعه کردم، حتی اونجا علیه هواپیمایی ماهان شکایت کردم. خلاصه از پیگیری این مساله دست برنداشتم. بالاخره بعد کلی اذیت که مسئول هواپیمایی ماهان کردن و کلی وعده‌های بیهوده ، دیروز حراست فرودگاه من رو به معاونت فرودگاه ارجاع داد که ایشون پیگیر کارم باشن. جالب بود واسم که معاونت فرودگاه همون آقای مرادی بودن که تو پست قبلی گفته بودم و کلی اون روز به من کمک کرده بودن. بالاخره آقای مرادی همراه من اومدن پیش مسئول هواپیمایی ماهان و به ایشون گفتن به هر صورتی که شده همون روز کار من رو راه بندازن. مسئول هواپیمایی ماهان هم کاری که روز اول می‌تونستن انجام بدن رو بالاخره انجام دادن و بعد از نوشتن نا...