رد شدن به محتوای اصلی

اعتماد

هرگز به کسی که فقط با نوشته‌ها احساس تعهد می‌کند اعتماد نکن: روزی نوشته‌ها را هم زیر پا خواهد گذاشت.
هرگز به کسی که راحت دروغ می‌گوید اعتماد نکن: انسان فاسد راست‌گو از فرشته‌ی دروغگو قابل اعتمادتر است.
هرگز به کسی که پنهان کاری می‌کند اعتماد نکن: نیازی به پنهان کردن کار درست نیست.
هرگز به کسی که به راحتی به پدر و مادر خود -که سال‌ها عمرشان را با خون دل صرف بزرگ کردن او کرده‌اند- دروغ می‌گوید و زندگیش را از آن‌ها پنهان می‌کند اعتماد نکن: او حتی برای کسانی که یک عمر برایش زحمت کشیده‌اند ارزش قائل نیست.
هرگز به کسی که غرورش را به همه چیز ترجیح می‌دهد اعتماد نکن: روزی تو را هم قربانی غرورش خواهد کرد.
هرگز به کسی که اعتقاد دارد امروز می‌تواند هر کاری بکند و در آینده آن را پنهان کند اعتماد نکن: امروز همه چیز برای او زشتیش را از دست خواهد داد و در آینده هم کارهایش را تکرار خواهد کرد.
هرگز...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

چهارمین برگ از دفترم

امروز چهارمین برگ از این دفتر هم ورق خورد. چهار سال... و هنوز هم این شعر مریم حیدرزاده، با صدای زنده‌یاد ناصر عبداللهی همدم لحظه‌های تنهایی من است: پشت این پنجره ها وقتی بارون میباره وقتی آهسته غروب تو خونه پا میذاره وقتی هر لحظه نسیم توی باغچه ها میاد توی خاک گلدونا بذر حسرت میکاره وقتی شبنم میشینه رو غبار جاده ها وقتی هر خاطره ای تورو یادم میاره وقتی توی آینه خودمو گم میکنم میدونم که لحظه هام رنگ آبی نداره تازه احساس میکنم که چشام بارونیه پشت این پنجره ها داره بارون میباره تازه احساس میکنم که چشام بارونیه پشت این پنجره ها داره بارون میباره

فانوس

در ظلمت شب‌های بیابان هر بار از دور نور فانوسی را می‌بینم. به امید یافتن همراه به سمت نور می‌روم، اما هیچ هم‌مسیری نمی‌یابم. تنها دمی با فانوس‌به‌دستان هم‌صحبت می‌شوم. آن‌ها که خوبند پس از جدایی تکه‌ای از قلب مرا با خود می‌برند و ظالمان خاری در بدنم فرو می‌کنند. تو چه دانی که اولی دردناک‌تر است؟ در ظلمت بیابان قلبم تکه تکه و تنم پر از خار شده است. کاش فانوسی داشتم.

صخره‌نورد خسته

حس صخره‌نوردی رو دارم که با گرفتن دیواره و سنگ‌ها خودش رو به بالاهای صخره رسوند ولی دیگه رمقی برای گرفتن دیواره براش نمونده بود. تمام نگاهش به این بود که شاید یک ریسمان اون بالاها پیدا کنه که بتونه بهش چنگ بزنه ولی یهو یه سنگ از بالا زدن تو صورتش و پرتش کردن پایین!